بلافاصله بعد از نوعي اطلاع رساني غير شفاف نتايج آرا از سوي وزارت كشور، اين هشدار داده مي شد كه چنين رويه اي ، يعني گزينش هدفمند نتايج حوزه ها و اعلام قطره چكاني آنها چاشني يك توقع غير واقعي را براي برخي كانديداها و طرفدارانشان خواهد زد . حتي احتمال تبعات امنيتي نيز در اين باب مطرح شد. اين در حالي بود كه بر خلاف وعده هاي داده شده نتايج خيلي دير و كشدار اعلام شد. نتيجه حوزه هاي پرجمعيت به دقيقه نود موكول شد و در آخرين گام ، يكباره جاي نفر دوم و سوم را كه از طيف هاي مختلف و محترم سياسي كشور هستند جابجا كرد.
پس از اين اقدام بود كه يكي از كانديداهاي محترم يعني حجت الاسلام كروبي و اطرافيان ايشان با برانگيختگي از تغييرات اعلام شده كنفرانسي خبري با حضور رسانه هاي داخلي و خارجي را برگزار كردند و از جانب ايشان مطالبي بيان شد. از جمله مطالب شبهه عدم سلامت انتخابات و يا دخالت برخي نهادهاي نظامي و شوراي نگهبان براي راي آوردن يك كانديدا مطرح شد كه با اعتمادي كه رييس جمهور و وزير كشور مبني بر برگزاري سالم و قانوني انتخابات به مردم دادند در تناقض بود. گرچه به طور طبيعي ساير گروههاي انتخاباتي صدر جدول آرا نيز از جمله ستاد آقايان هاشمي و احمدي نژاد ، سهم خود را از آراي اعلام شده بيشتر مي پنداشتند. تصوراتي كه خاص و متعارف فضاي رقابتي است.
از همين نقطه ، نفوذ يك جريان رسانه اي نا متعادل و مشكوك در پهنه رسانه هاي داخلي و خارجي ، رسمي و غير رسمي شكل گرفت كه پروژه اي را در سه گام عملياتي كند. از يكسو بر آن شد تا سلامت انتخابات را زير سوال برده و شرمندگي بد خواهان از حضورحداكثري مردم در مرحله اول را استتار كند ؛ از سوي ديگر فضاي شاداب انتخاب ملت را به اتمسفري از اتهام و ابهام ، تخريب و ترور شخصيت كانديداها، و ترسيم دورنمايي از وحشت و ترس از انتخاب مردم تبديل نمايد ؛ و سرانجام از احساسات و برانگيختگي هاي انتخاباتي برخي عزيزان سوء استفاده كرده و بناي گسست در هندسه سياسي كشور و شخصيت هاي صاحب قدر حاكميت را كليد بزند.
تحريك به صدور بيانيه هاي شتابزده و اعلام جدايي از بدنه حاكميت و همچنين احزاب با ريشه و وفادار سياسي كشور(مثل مجمع روحانيون مبارز) از جمله مواردي است كه مجال سوء استفاده را براي بدخواهان مهيا مي كند. گرچه ممكن است خطاهايي رخ داده باشد كه بايد از مجاري قانوني رسيدگي شود،اما از شخصيت ارزنده اي در نظام مثل جناب كروبي كه ميراث شاخص مبارزه در كنار معمار انقلاب و همراه و امين رهبري است در اين باب تامل بيشتري انتظار مي رود. اين كارها را بعد از سوم تير هم مي توان انجام داد. اينطور نيست؟ آيا احساس نمي كنيم كه بدخواهان در لباس دوست سر راه ياران انقلاب مين گذاشته اند؟
اينك علاوه بر اينكه دستگاهها و نهادهاي مسوول بايد هوشياري خود را در شناسايي اين جريانها حفظ و نشان دهند ، هريك از كانديداهاي محترم حاضر در مرحله دوم انتخابات بايد به سرعت اطرافيان خود را نهيب بزنند و اقدامات مغاير با اخلاق اسلامي و تخريب شخصيت ديگري را متوقف كنند. |
اينك علاوه بر اينكه دستگاهها و نهادهاي مسوول بايد هوشياري خود را در شناسايي اين جريانها حفظ و نشان دهند ، هريك از كانديداهاي محترم حاضر در مرحله دوم انتخابات بايد به سرعت اطرافيان خود را نهيب بزنند و اقدامات مغاير با اخلاق اسلامي و تخريب شخصيت ديگري را متوقف كنند. چرا كه تخريب و بي حرمتي و نيرنگ براي انحراف راي مردم بومرنگي است كه نهايتا به مكان اوليه خود باز خواهد گشت!
هر دو كانديد بدانند كه از نظر مردم هركس در برابر استمرار چنين روشهاي نا صوابي سكوت كند يا آن را به صلاح مردم تفسير كند ، يا قدرت طلب است و يا قدرت برخورد با اطرافيان نزديكش و مهار تند روي آنان را ندارد و شايسته رياست جمهوري نيست.
رشد شايعات غير واقع ، سياه نمايي آينده نظام اسلامي ، تخريب حريف با بدترين روشهاي غير اخلاقي نظير مونتاژ عكس شخصيت ها و كانديداها ، متاسفانه با بودجه بيت المال و دولت و رسما و علنا صورت مي پذيرد. از هر يك از كانديداهاي مذكور انتظار مي رود كه شخصا وارد صحنه شده و جلوي گروه مشكوك اندكي را كه به گواه تجربه هر روز راهي تازه را تجربه مي كنند و امور مي گذرانند ، سد نمايند.
به راستي چه دستي و چه كساني برآنند تا دمكراسي را براي مردم به نحوي تعريف كنند كه نتيجه آن هزينه شدن سردار از يكسو و سرباز ديروز دفاع مقدس از ديگر سو باشد؟! |
امروز همه شاهديم كه تخريب تيغ دو سويه اي دارد. دو تيغه يك قيچي است كه ما را از ريشه خود قطع مي كند. آنها كه در "اتاق هاي فكر" (يا به واقع اتاق هاي بي فكري) نشستند و كارناوال هاي نابهنجار اخلاقي را بزك كرده و به نام حمايت از يك كانديداي محترم روحاني به گوشه كنار شهر روانه ساختند، امروز بايد پاسخگوي دور شدن بخش متدين جامعه (به گفته هواداران همين كانديدا) از چهره كم نظيري از تاريخ انقلاب و ايران باشند. آنها هم كه با كج فهمي و تحجر فكري خود ديگر شخصيت محترم نظام را ؛ ويتريني از سخت گيريها و تنگ نظري ها و ... معرفي كرده و ميكنند ، امروز و فردا بايد پاسخگوي وجدان خود از وحشت آفريني در بخش ليبرال تر جامعه و همچنين جوانان و زنان مملكت از يك چهره خدوم با سليقه فكري متفاوت باشند.
به راستي چه دستي و چه كساني برآنند تا دمكراسي را براي مردم به نحوي تعريف كنند كه نتيجه آن هزينه شدن سردار از يكسو و سرباز ديروز دفاع مقدس از ديگر سو باشد؟؟
اينك برخي ورشكستگان سياسي كه كارنامه آنها در خزيدن به لانه هاي عافيت در طول دوران نظام اسلامي به خورشيد هم سنجاق شده است ، رذيلانه ساز دشمنان قسم خورده ملت را كوك مي كنند تا شور حضور حداكثري و همبستگي بزرگ ملت در 27 خرداد را به كام "همه" جز خود و حاميانشان تلخ كنند. كساني كه ثابت كردند نه با اينند و نه با آن.
مگر همان كساني كه منافقانه راي مردم را در برگزيدن احتمالي يكي از كانديداها، ظهور فاشيسم و تند روي و قلع و قمع كردنها مي دانند ، همين ديروز آن يك كانديداي محترم را به دروغ مظهر آنارشيسم دولتي و خفقان و سركوب انديشه و ... نمي خواندند و چهره خدوم و مجاهد انقلاب را به جوانان و نسل جديد"عاليجناب سرخپوش" معرفي نمي كردند؟؟! و مگر نه اينكه تخريب و ترور شخصيت نيز مصداق آنارشيسم و فاشيسم است؟
مگر همان كساني كه منافقانه راي مردم را در برگزيدن احتمالي يكي از كانديداها ظهور فاشيسم و تند روي و قلع و قمع كردنها مي دانند ، همين ديروز آن يك كانديداي محترم را به دروغ مظهر آنارشيسم دولتي و خفقان و سركوب انديشه و ... نمي خواندند و چهره خدوم و مجاهد انقلاب را به جوانان و نسل جديد"عاليجناب سرخپوش" معرفي نمي كردند؟؟! |
بي ترديد فرصت براي گله هست و حتما نيز كم تجربگي و يا غرض ورزيهايي در اطرافيان كانديداها مشاهده شده است .اطرافيان كانديداهانيز ، خود كانديداها كه نيستند. اما سكوت و اغماض كانديداها در برابر اقدامات اطرافيانشان به نام آنها نوشته مي شود. و صادقانه بگوييم كه در اين باب انتظار از كانديداي بزرگتر و عزيزمان افزون تر است.
با يادآوري زحمات امام راحل ، خون شهداي گرانقدر انقلاب و دفاع مقدس ، پايمرديهاي قهرمانانه يك ملت نجيب و نهايتا خون دل خوردنها و دغدغه هاي رهبر فرزانه انقلاب به انتظار مي نشينيم. باشد كه سوم تير براي ملت ايران سوم خرداد 61 را تداعي كند.
نظر شما